اشتراک‌گذاری:

واتس‌اپ
ایمیل
تلگرام

کنترل؛ افسون یک افسانه

در شماره­های قبلی ریشه­های نارضایتی را مرور کردیم و گفتیم برای حرکت در مسیر رضایتمندی لازم است ارزش­هایمان را شناسایی کنیم تا مثل قطب­نما در این سفر راهنمایی­مان کنند. اما چرا قدم­های لازم را برای حرکت در این مسیر بر­نمی­داریم؟

انسان­ها در طول قرن­ها به کمک نیروی ذهن توانسته­اند بر جهان بیرون تسلط زیادی پیدا کنند. بسیاری از مسائل را حل کرده­اند و نیروهای طبیعی را به کنترل خویش در آورده­اند. به این ترتیب شرایط را به دلخواهشان تغییر داده­ و آسایش بیشتری برای خود و همنوعانشان فراهم کرده­اند. امروزه می­توانیم با فشار دادن یک کلید تاریکی را به روشنایی و سرما را به گرما تبدیل کنیم.

این پیشینۀ موفقیت­آمیز در کنترل جهان بیرونی، این گمان را در ما به وجود آورده است که به همان روش می­توانیم جهان درونمان (افکار، احساس­ها و حس­های جسمانی) را هم کنترل کنیم. همانطور که می­­ دانیم یکی از کارکردهای ذهن ارزیابی است. وقتی افکار و احساس­هایی داریم که ذهن، آنها را ناخوشایند ارزیابی می­کند، برنامۀ کنترل به اجرا در می­آید. ذهن به دنبال دلیل به وجود آمدن این احساس­ها می­گردد، برایشان راه حل پیشنهاد می­دهد و رفتارهایی را آغاز می­کند که وضعیت ناخوشایند را به خوشایند تغییر دهد. اما بیشتر  اوقات برای این تغییر وضعیت، ناچاریم هزینه­های گزافی بپردازیم. فرض کنید ذهن بعد از شناسایی دلتنگی و غم، آن را ناخوشایند ارزیابی کند و برنامۀ کنترل را کلید بزند؛ یعنی تلاش کند وضعیت هیجانی را از غم به شادی تغییر دهد. یکی از در دسترس­ترین روش‌ها برای چنین تغییری غذا خوردن است. خوردن همواره برای انسان­ها از اصلی­ترین منابع شادی بوده، پس مسئله ساده است: من غمگینم، غذا خوردن باعث شادی می­شود، پس غذا می­خورم تا غمگین نباشم. به این ترتیب  لحظاتی از  غم رها می­شویم. اما حالا ذهن با مسئلۀ تازه­ای روبه­رو شده است. اگر همینطور به خوردن ادامه دهیم، چاق می­شویم و کسی آدم چاق را دوست ندارد. شروع می­کنیم به سرزنش خودمان و از الآن به خاطر اینکه در آینده کسی ما را دوست نخواهد داشت مضطرب و غمگین می­شویم. مسئلۀ آشنایی است، اینطور نیست؟ راه حل آن را هم که قبلاً پیدا کرده­ایم. دوباره پناه می­بریم به منبع آشنای شادمانی: خوردن.

اگر غذا می­خوریم تا نیاز بدن به مواد غذایی را برطرف کنیم، رفتارمان در مسیر درست هدایت شده است. اما اگر غذا می­خوریم تا غمگین نباشیم، دیدیم که این راه حل به غمگینی بیشتر به علاوۀ اضطراب، اضافه وزن و مشکلات جسمانی، روانی و اجتماعی منجر می­شود. تغییر احساس­های ناخوشایند روش­های رایج دیگری هم دارند: مواد مخدر و الکل، قرص­های مسکن، سیگار، خرید کردن، کار و پرمشغلگی. ذهن راه­های ظریف‌تر دیگری هم برای کنترل افکار و احساس­های دشوار دارد، مثل تماشای تلویزیون، استفادۀ بیش از حد از موبایل، یا رفتارهای ظریف‌تری همچون مطالعه و پرحرفی.

حال چه می­شود اگر وقتی ذهن  احساس غم را ارزیابی  و برنامۀ کنترل را فعال کرد، با کنجکاوی شروع کنیم به مشاهدۀ آنچه در حال رخ دادن است. از خودمان بپرسیم غم چه تجربه­ای است که برای فرار از آن حاضریم چنین هزینه­های سنگینی بپردازیم. اگر کنترل تجربه­های درونی تا این حد برایمان گران تمام می­شود چاره چیست؟ فرض کنید نوزادی کنار شما است که گریه و جیغ و فریادش احساس­های مختلفی را در شما برمی­انگیزد. اگر ذهن این احساس­ها را ناخوشایند ارزیابی کند و شما از نوزاد فاصله بگیرید چه اتفاقی می­افتد؟ طبیعی است هر چه دورتر شوید شدیدتر گریه می­کند تا صدایش را به شما برساند. راه دیگر چیست؟ اگر به او نزدیکتر بشوید چه می­شود؟ درست حدس زدید! گریه­اش کمتر می­شود. وقتی او را در آغوش بگیرید و بدنش را به بدن­تان بچسبانید، کاملاً آرام می­گیرد. یعنی زمانی که بیشترین تماس را با او داشته باشید. احساس­های­ ما حکایت این نوزاد گریان است. آنها پیامی برای ما دارند و از نیاز به تغییر خبر می­دهند. اگر به جای تلاش برای اجتناب یا کنترل کردن، تمایل داشته باشیم آنها را تجربه و بیشترین تماس را با آنها برقرار کنیم، دیگر نه تنها ما را نمی­ترسانند، بلکه به زندگی­مان رنگ و بو می­دهند و انسان بودنمان را به یادمان می­آورند. به این ترتیب احساس­ها دیگر مانعی برای قدم برداشتن در مسیر ارزش­­هایمان نیستند و برای روبه­رو نشدن با آنها مجبور نیستیم از خط خارج شویم. حالا به تجربه می­دانیم آنها پدید­ه­هایی زودگذر هستند که می­آیند، اوج می­گیرند و می­گذرند. نه تنها آسیبی به ما نمی­رسانند، بلکه اگر با آنها همراه شویم راهنمایی­مان می­کنند به کدام یک از نیازهایمان بیشتر رسیدگی کنیم تا سرزنده و بامعنا زندگی کنیم. پس جایگزین کردن کنترل با تمایل یکی از راه­های عبور از موانع است. در شماره­های بعدی به سایر مهارت­هایی که ما را در مسیر نگه می­دارند می­پردازیم.

اشتراک‌گذاری:

واتس‌اپ
ایمیل
تلگرام